امروز این آهنگ رو از شبکه پویا پخش کرد و دلم یکهو گرفت ...... یاد روزهایی افتادم که توی این ایام یک کوه دفتر و کتاب رو جلومون میریختیم و جلد میکردیم........ یاد کوله پشتی و کفش و روپوش نو مدرسه که تا قبل از اول مهر صدبار میرفتم ونگاهشون میکردم...... یاد روزهایی که با خواهرم دوتایی دبستان میرفتیم ........ یاد بدو بدو ها وبازی های توی راه...... یاد اینکه همیشه کمی از خوراکیمون رو نگه میداشتیم تا توی راه برگشت از مدرسه بخوریم........ اون مسیر طولانی توی ایام کودکی با اون گامهای بچه گونه که وقتی بزرگ شدم چقدر به نظرم کوتاه میومد......... حتی دلم برای دبیرستان هم تنگ شده برای استرس اون دوران و اون دوستی های بی نظیر و تکرار نشدنی...